چرا بعضی افراد از تعهد فراری هستند؟ 17 نکته
تعهد، ستون اصلی بسیاری از روابط و جنبههای زندگی ماست. اما چرا برخی افراد به طرز عجیبی از آن میگریزند؟ درک این موضوع میتواند به ما کمک کند تا هم روابط بهتری داشته باشیم و هم دیدگاه روشنتری نسبت به رفتارهای انسانی پیدا کنیم. فرار از تعهد میتواند دلایل مختلفی داشته باشد، از تجربیات گذشته گرفته تا ترسهای عمیق. در ادامه به 17 نکته کلیدی در این زمینه میپردازیم:
- 💥
ترس از دست دادن آزادی:
تعهد اغلب به معنای محدود شدن آزادیهای فردی تلقی میشود. برخی افراد میترسند که نتوانند دیگر مانند گذشته آزادانه تصمیم بگیرند و زندگی کنند. - 💥
تجربیات تلخ گذشته:
روابط شکستخورده و تجربیات بد در گذشته میتوانند ترس از تکرار آن اشتباهات را در فرد ایجاد کنند و او را از تعهد دور نگه دارند. - 💥
عدم اعتماد به نفس:
افراد با اعتماد به نفس پایین، ممکن است احساس کنند که شایسته یک رابطه متعهدانه نیستند و از آسیبپذیر شدن میترسند. - 💥
ترس از صمیمیت:
صمیمیت واقعی با دیگری مستلزم آسیبپذیری و به اشتراک گذاشتن عمیقترین احساسات است. این امر میتواند برای برخی افراد بسیار ترسناک باشد. - 💥
مشکلات مربوط به وابستگی:
افرادی که در کودکی با مشکلات وابستگی روبرو بودهاند، ممکن است در بزرگسالی نیز در برقراری روابط متعهدانه مشکل داشته باشند. - 💥
تصویر کاملا مطلوب و غیرواقعی از رابطه:
برخی افراد انتظارات بسیار بالایی از رابطه دارند و وقتی واقعیت با تصوراتشان همخوانی ندارد، دلسرد میشوند و از تعهد میگریزند. - 💥
ترس از شکست:
هیچ کس دوست ندارد شکست بخورد، اما برخی افراد ترس شدیدی از شکست در رابطه دارند و به همین دلیل از تعهد اجتناب میکنند. - 💥
فقدان مهارتهای ارتباطی:
برقراری ارتباط موثر و حل تعارضات، از ارکان اصلی یک رابطه موفق است. افرادی که این مهارتها را ندارند، ممکن است از تعهد فراری باشند. - 💥
اهمیت دادن بیش از حد به استقلال فردی:
در حالی که استقلال فردی مهم است، برخی افراد به حدی به آن اهمیت میدهند که نمیخواهند هیچگونه وابستگی عاطفی ایجاد کنند. - 💥
عدم آمادگی برای مسئولیتپذیری:
تعهد به معنای قبول مسئولیت در قبال رابطه و طرف مقابل است. برخی افراد از این مسئولیت شانه خالی میکنند. - 💥
ترس از تغییر:
تعهد اغلب به معنای تغییر سبک زندگی و عادتها است. برخی افراد از تغییر میترسند و ترجیح میدهند در منطقه امن خود باقی بمانند. - 💥
نگرش منفی نسبت به ازدواج یا روابط بلندمدت:
شاید فرد دیدگاه منفیای نسبت به ازدواج یا تعهد داشته باشد که بر اثر تجربیات خانوادگی یا اجتماعی شکل گرفته است.

- 💥
گزینههای زیاد:
در دنیای امروز با وجود شبکههای اجتماعی و اپلیکیشنهای دوستیابی، گزینههای زیادی برای رابطه وجود دارد و این میتواند افراد را از تعهد باز دارد. - 💥
عدم شناخت کافی از خود:
تا زمانی که فرد خودش را به خوبی نشناسد و نیازها و خواستههایش را درک نکند، نمیتواند در یک رابطه متعهدانه موفق باشد. - 💥
مشکلات مربوط به هویت:
افرادی که هنوز در حال شکل دادن به هویت خود هستند، ممکن است از تعهد فراری باشند زیرا احساس میکنند هنوز آماده یک رابطه جدی نیستند. - 💥
وجود مشکلات روانی:
در برخی موارد، فرار از تعهد میتواند نشانهای از مشکلات روانی مانند اختلال شخصیت اجتنابی یا اضطراب باشد. - 💥
عدم درک ارزش تعهد:
شاید فرد به سادگی ارزش تعهد و مزایای یک رابطه پایدار را درک نکرده باشد.
درک این دلایل میتواند به ما در شناخت بهتر این افراد و یافتن راهحلهایی برای ایجاد روابط سالمتر و متعهدانه تر کمک کند. مهم است به یاد داشته باشیم که هیچکس مجبور نیست متعهد شود، اما درک انگیزه و دلایل پشت این رفتار میتواند به ما کمک کند تا تصمیمات آگاهانهتری در زندگی و روابط خود بگیریم. این نکات فقط جنبههایی از این موضوع پیچیده را بررسی میکنند و نباید به عنوان یک حکم قطعی در نظر گرفته شوند.
چرا بعضی افراد از تعهد فراری هستند؟
ترس از آسیب پذیری
یکی از اصلی ترین دلایل فرار از تعهد، ترس از آسیب پذیر شدن است.وقتی فردی به کسی متعهد می شود، به طور ناخودآگاه خود را در معرض خطر قرار می دهد.این خطر میتواند شامل فاش شدن ضعف ها و نواقص، طرد شدن، یا حتی خیانت باشد.این ترس، فرد را از ورود به روابط جدی باز می دارد.فردی که در گذشته تجربه های دردناکی در روابط داشته، ممکن است به شدت از تکرار آن تجربیات واهمه داشته باشد و به همین دلیل از تعهد گریزان باشد.در ضمن، عدم اعتماد به نفس و خودباوری پایین نیز میتواند این ترس را تشدید کند.
فردی که به ارزش خود شک دارد، احتمال می دهد که لیاقت عشق و تعهد را ندارد.ترس از دست دادن آزادی فردی نیز در این میان نقش دارد.برخی افراد گمان می کنند که تعهد به معنای محدود شدن و از دست دادن استقلال است.برای غلبه بر این ترس، ضروری است که فرد به خودآگاهی برسد و ریشه های این ترس را شناسایی کند.مشاوره با یک متخصص نیز میتواند در این زمینه کمک کننده باشد.در ضمن، تلاش برای ایجاد یک رابطه سالم و امن با خود و دیگران، میتواند به تدریج این ترس را کاهش دهد.
تجربه های تلخ گذشته
تجربیات ناخوشایند در روابط قبلی، مخصوصا خیانت، ترک شدن، یا سوء استفاده عاطفی، میتواند اثرات عمیقی بر جای بگذارد.فردی که طعم تلخ این تجربیات را چشیده است، ممکن است به سختی بتواند به افراد دیگر اعتماد کند و به همین دلیل از تعهد دوری می کند.این افراد ممکن است الگوهای رفتاری مخربی را در روابط خود تکرار کنند که به طور ناخودآگاه منجر به شکست رابطه و در نتیجه، تقویت ترس از تعهد می شود.برای رهایی از این چرخه، ضروری است که فرد به دنبال درمان و مشاوره باشد تا بتواند آسیب های گذشته را التیام بخشد و الگوهای رفتاری سالم تری را بیاموزد.
در ضمن، ایجاد مرزهای سالم در روابط جدید و تمرکز بر مراقبت از خود، میتواند به فرد کمک کند تا احساس امنیت بیشتری داشته باشد.
یادگیری مهارت های ارتباطی موثر و توانایی حل مسئله نیز از جمله عواملی هستند که میتوانند به بهبود کیفیت روابط و افزایش تمایل به تعهد کمک کنند.مهمترین نکته این است که فرد به خود فرصت دهد تا دوباره به عشق و تعهد ایمان بیاورد و از تجربیات گذشته به عنوان یک درس آموزنده استفاده کند.
عدم بلوغ عاطفی
بلوغ عاطفی به معنای توانایی مدیریت احساسات، همدلی با دیگران، و مسئولیت پذیری در قبال اعمال خود است.افرادی که از بلوغ عاطفی کافی برخوردار نیستند، ممکن است در برقراری روابط پایدار و متعهدانه با مشکل مواجه شوند.آنها ممکن است در مواجهه با مشکلات و چالش ها، به جای حل مسئله، از رابطه فرار کنند یا رفتارهای کودکانه و غیرمسئولانه از خود نشان دهند.عدم توانایی در ابراز صحیح احساسات و نیازها، عدم همدلی با طرف مقابل، و عدم پذیرش مسئولیت اشتباهات، از جمله نشانه های عدم بلوغ عاطفی هستند.
برای رسیدن به بلوغ عاطفی، فرد باید به خودآگاهی برسد و نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کند.
تمرین مهارت های مدیریت احساسات، همدلی، و مسئولیت پذیری، میتواند به تدریج به فرد کمک کند تا به بلوغ عاطفی دست یابد.مشاوره با یک متخصص نیز میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد.درمانگر میتواند به فرد کمک کند تا الگوهای رفتاری مخرب خود را شناسایی کند و راه های سالم تری برای برقراری ارتباط با دیگران بیاموزد.در ضمن، مطالعه کتاب ها و مقالات مربوط به بلوغ عاطفی و شرکت در کارگاه های آموزشی مرتبط نیز میتواند به فرد در این مسیر کمک کند.بلوغ عاطفی یک فرآیند تدریجی است و نیاز به صبر و پشتکار دارد.
اما با تلاش و تمرین، هر فردی میتواند به این مهم دست یابد و روابط سالم تر و رضایت بخش تری را تجربه کند.
ترس از دست دادن آزادی
ترس از دست دادن فرصت های دیگر نیز در این میان نقش دارد.آنها ممکن است نگران باشند که با تعهد به یک فرد، فرصت های آشنایی با افراد بهتر یا تجربه های جدید را از دست بدهند.برای غلبه بر این ترس، ضروری است که فرد درک کند که تعهد لزوماً به معنای از دست دادن آزادی نیست.یک رابطه سالم و متعهدانه، فضایی را برای هر دو طرف فراهم می کند تا به طور مستقل به دنبال اهداف خود باشند و در عین حال، از حمایت و همراهی یکدیگر نیز بهره مند شوند.باید در یک رابطه، مرزهای سالمی تعیین شود و هر دو طرف به نیازهای فردی یکدیگر احترام بگذارند.
ایجاد تعادل بین زمان صرف شده برای رابطه و زمان صرف شده برای فعالیت های شخصی، میتواند به حفظ استقلال و احساس آزادی کمک کند.
در ضمن، ارتباط باز و با صداقت با طرف مقابل در مورد نیازها و انتظارات، میتواند از بروز سوء تفاهم ها و احساس محدودیت جلوگیری کند.
برای برخی افراد، تعهد به معنای از دست دادن آزادی و استقلال است. آنها گمان می کنند که ورود به یک رابطه جدی، آنها را از انجام کارهایی که دوست دارند، باز می دارد و آنها را محدود می کند. این افراد ممکن است از ایده صرف وقت و انرژی برای یک فرد دیگر، احساس ناراحتی کنند و ترجیح دهند که به تنهایی به دنبال اهداف و علایق خود باشند. 
نگرش منفی به ازدواج و روابط
برخی افراد به دلیل مشاهده روابط ناموفق در اطراف خود، یا به دلیل تجربه های تلخ خانوادگی، نگرش منفی نسبت به ازدواج و روابط پیدا می کنند.آنها ممکن است بر این باور باشند که روابط پایدار و موفقیت آمیز نادر هستند و بیشتر روابط به جدایی و شکست ختم می شوند.این نگرش منفی میتواند آنها را از تلاش برای برقراری روابط جدی باز دارد و آنها را به سمت روابط سطحی و غیرمتعهدانه سوق دهد.برای تغییر این نگرش، ضروری است که فرد دیدگاه خود را نسبت به روابط تغییر دهد و به این باور برسد که روابط موفقیت آمیز نیز وجود دارند.
مشاهده الگوهای رفتاری سالم و موفق در روابط دیگران، میتواند به فرد کمک کند تا به امکان برقراری یک رابطه پایدار و رضایت بخش ایمان بیاورد.
در ضمن، مطالعه کتاب ها و مقالات مربوط به روابط سالم و موفق، میتواند به فرد در شناخت الگوهای رفتاری صحیح و ایجاد یک نگرش مثبت کمک کند.
ترس از مسئولیت پذیری
تعهد مستلزم پذیرش مسئولیت در قبال رابطه و طرف مقابل است.برخی افراد از این مسئولیت فراری هستند و ترجیح می دهند که از زیر بار تعهدات شانه خالی کنند.آنها ممکن است در مواجهه با مشکلات و چالش ها، به جای تلاش برای حل آنها، از رابطه فرار کنند یا تقصیر را به گردن طرف مقابل بیندازند.عدم آمادگی برای سازش، عدم تمایل به گذشت، و عدم توانایی در حل مسئله، از جمله نشانه های ترس از مسئولیت پذیری هستند.برای غلبه بر این ترس، ضروری است که فرد مسئولیت پذیری را به عنوان یک مهارت ارزشمند در زندگی خود بپذیرد و تلاش کند تا این مهارت را تقویت کند.
تمرین خودآگاهی، تمرین همدلی، و تمرین حل مسئله، میتوانند به تدریج به فرد کمک کنند تا مسئولیت پذیرتر شود.
در ضمن، مشاوره با یک متخصص میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد.درمانگر میتواند به فرد کمک کند تا الگوهای رفتاری مخرب خود را شناسایی کند و راه های سالم تری برای برقراری ارتباط با دیگران بیاموزد.
استانداردهای غیر واقعی
برخی افراد استانداردهای بسیار بالایی برای شریک زندگی خود دارند و به دنبال یک فرد بی نقص و کاملا مطلوب می گردند.این افراد ممکن است به دلیل عدم یافتن کسی که تمام معیارهای آنها را برآورده کند، از تعهد دوری کنند.آنها ممکن است به طور مداوم به دنبال نقص ها و کمبودهای دیگران باشند و از این طریق، از ورود به یک رابطه جدی اجتناب کنند.این افراد باید درک کنند که هیچ کس کامل نیست و همه افراد دارای نقص ها و کمبودهایی هستند.یک رابطه سالم و پایدار بر اساس پذیرش و احترام متقابل بنا می شود، نه بر اساس یافتن یک فرد بی نقص.
برای تغییر این نگرش، ضروری است که فرد استانداردهای خود را تعدیل کند و به جای تمرکز بر نقص ها، بر نقاط قوت و ویژگی های مثبت دیگران تمرکز کند.
در ضمن، باید به یاد داشته باشیم که هیچ کس نمی تواند تمام نیازهای ما را به طور کامل برآورده کند و داشتن انتظارات واقع بینانه، کلید موفقیت در یک رابطه است.تلاش کنید تا به جای تمرکز بر آنچه که می خواهید، بر آنچه که میتوانید به رابطه ارائه دهید، تمرکز کنید.







یکی از چیزایی که توی فرار از تعهد اشتباه کردنش خیلی راحته، مقایسه مداوم شریک جدید با آدم های قبله. من یه مدت هرکی میومد تو زندگیم ذهنم درگیر این بود که آیا این یکی بهتر از اون قبلیه یا نه، و در نتیجه هیچکس رو جدی نمیگرفتم 🫠 یه اشتباه دیگه اینه که به جای حل ترس هاتون از تعهد، برید سراغ رابطه های سطحی و پرتعداد. منم این کارو کردم و بعد از سه تا رابطه بیسرانجام تازه فهمیدم مشکل اصلی خودم بودم نه اون آدما 😅 حالا میدونم فرار از تعهد فقط وقت تلف کردنه، آدم باید با ترس هاش روبرو بشه
تحلیل دقیق و موشکافانه شما درباره فرار از تعهد، بسیاری از زوایای پنهان این رفتار پیچیده انسانی را روشن کرد. من بعنوان کسی که سالهاست در حوزه روانشناسی روابط مطالعه می کنم، باید بگویم بررسی شما از علل مختلف این مسئله بسیار جامع و علمی بود. خصوصا توضیحات شما درباره ترس از آسیب پذیری که در واقع ریشه بسیاری از رفتارهای اجتنابی در روابط عاطفی است.
مطالعه موردی جالبی که سال گذشته انجام دادم، نشان می داد چگونه ترس از تکرار تجربیات گذشته می تواند مانند سدی محکم در برابر ایجاد روابط جدید عمل کند. مراجعی داشتم که بعد از یک شکست عاطفی شدید، به مدت هفت سال از هرگونه رابطه جدی اجتناب می کرد، در حالی که عمیقا احساس تنهایی می نمود. این دقیقا همان پارادوکس عجیب فرار از تعهد است.
نکته ظریفی که شما به درستی اشاره کردید، موضوع استانداردهای غیرواقعی در روابط بود. در مشاوره هایم بارها شاهد بودم افرادی که با لیستی بلند از معیارهای غیرقابل دسترس به دنبال شریک ایده آل می گردند، در نهایت در انزوا و ناامیدی باقی می مانند. جالب اینجاست که همین افراد معمولا حاضر نیستند خودشان به اندازه معیارهایشان کامل باشند.
بخش دیگری که برایم جالب بود، تحلیل شما درباره بلوغ عاطفی و ارتباط آن با تعهد است. مشاهدات بالینی من نشان می دهد افرادی که در روابطشان مدام در حال فرار از تعهد هستند، اغلب در مرحله نوجوانی عاطفی متوقف شده اند. این افراد معمولا درک درستی از مسئولیت پذیری عاطفی و پیامدهای رفتارهایشان ندارند.
توضیحات روشنگرانه شما درباره نگرش های منفی به ازدواج که ریشه در تجربیات خانوادگی دارد، یادآور پرونده ای بود که اوایل امسال با آن مواجه شدم. زنی که در خانواده ای با پنج طلاق بزرگ شده بود، علی رغم تمام تلاش ها نمی توانست باور کند رابطه پایدار و سالمی ممکن است وجود داشته باشد. این همان چرخه معیوبی است که شما به خوبی به آن پرداختید.
موضوع ترس از مسئولیت پذیری که مطرح کردید، از جمله عمیق ترین دلایل فرار از تعهد است. در جلسات درمانی بارها شاهد این بوده ام که چگونه افراد به جای مواجهه با چالش های رابطه، ترجیح می دهند به روابط سطحی و بدون تعهد پناه ببرند. این رفتار در واقع مکانیسم دفاعی در برابر رشد عاطفی است.
تحلیل شما خوانندگان را به تفکر عمیق تری درباره این موضوع دعوت می کند. شاید بازدیدکنندگان این صفحه بتوانند بینش های ارزشمندی از چگونگی مواجهه دیگران با این چالش ها ارائه دهند. بررسی تطبیقی تجربیات مختلف می تواند تصویر کامل تری از این پدیده پیچیده روانشناختی ترسیم کند.