زناشویی

چرا گاهی اوقات احساس می‌کنیم شریک زندگی‌مان به طور کامل ما را نمی‌شناسد؟

احساس اینکه شریک زندگی‌تان شما را به طور کامل نمی‌شناسد، تجربه‌ای ناخوشایند و رایج در روابط بلندمدت است. این حس می‌تواند باعث ایجاد شک و تردید، نارضایتی و حتی دوری عاطفی شود. اما چرا با وجود صمیمیت و سال‌ها زندگی مشترک، گاهی به این نقطه می‌رسیم؟

  • 💥

    عدم بیان واضح نیازها و خواسته‌ها:

    بسیاری از ما انتظار داریم شریک زندگی‌مان به طور غریزی نیازهایمان را بداند، در حالی که این انتظار غیرمنطقی است. باید به طور واضح و مستقیم نیازها و خواسته‌های خود را بیان کنیم.
  • 💥

    تغییر در گذر زمان:

    انسان‌ها در طول زمان تغییر می‌کنند. علایق، ارزش‌ها و اهداف ما ممکن است تغییر کنند و اگر این تغییرات را با شریک زندگی‌مان در میان نگذاریم، او از ما عقب می‌ماند.
  • 💥

    ترس از آسیب‌پذیری:

    گاهی از ترس قضاوت شدن یا رد شدن، جنبه‌های آسیب‌پذیر خود را از شریک زندگی‌مان پنهان می‌کنیم. این پنهان‌کاری مانع از شناخت کامل ما می‌شود.
  • 💥

    کمبود ارتباط موثر:

    ارتباط موثر، فراتر از صحبت کردن درباره مسائل روزمره است. شامل گوش دادن فعال، همدلی و درک احساسات یکدیگر می‌شود.

بهبود روابط زناشویی

  • 💥

    فرض بر اینکه همه چیز را می‌دانیم:

    بعد از مدتی، ممکن است فکر کنیم که همه چیز را درباره شریک زندگی‌مان می‌دانیم و دیگر نیازی به پرسیدن و کاوش کردن نیست.
  • 💥

    تمرکز بر مسائل سطحی:

    گفتگوها ممکن است به مسائل سطحی و روزمره محدود شوند و فرصتی برای صحبت درباره موضوعات عمیق‌تر و مهم‌تر فراهم نشود.
  • 💥

    فشار و استرس:

    استرس و فشارهای زندگی می‌توانند باعث شوند که کمتر به نیازها و احساسات شریک زندگی‌مان توجه کنیم.
  • 💥

    عدم اختصاص زمان کافی به یکدیگر:

    مشغله‌های زندگی مدرن می‌توانند باعث شوند که زمان کافی برای گذراندن با یکدیگر و شناخت همدیگر نداشته باشیم.
  • 💥

    وجود مشکلات حل نشده:

    مشکلات حل نشده در رابطه می‌توانند باعث ایجاد فاصله و مانع از صمیمیت شوند.
  • 💥

    مقایسه با دیگران:

    مقایسه رابطه خود با روابط دیگران می‌تواند باعث ایجاد انتظارات غیرواقعی و نارضایتی شود.
  • 💥

    بی‌توجهی به نشانه‌ها:

    نادیده گرفتن نشانه‌های ناراحتی یا نیاز به توجه از طرف شریک زندگی‌مان می‌تواند باعث ایجاد حس نادیده گرفته شدن شود.
  • 💥

    عدم قدردانی:

    عدم قدردانی از زحمات و تلاش‌های شریک زندگی‌مان می‌تواند باعث ایجاد حس کمبود ارزشمندی شود.

مهارت رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت

  • 💥

    تعصبات و پیش‌داوری‌ها:

    تعصبات و پیش‌داوری‌ها می‌توانند مانع از شناخت درست شریک زندگی‌مان شوند.
  • 💥

    نادیده گرفتن زبان عشق یکدیگر:

    هر فرد زبان عشق متفاوتی دارد (کلام تاییدآمیز، وقت با کیفیت، دریافت هدیه، خدمات و لمس فیزیکی). اگر به زبان عشق شریک زندگی‌مان توجه نکنیم، ممکن است احساس کند که دوستش نداریم.
  • 💥

    عدم تلاش برای فهم دیدگاه یکدیگر:

    سعی نکردن برای درک دیدگاه شریک زندگی‌مان، به ویژه در زمان بروز اختلاف نظر، می‌تواند باعث ایجاد سوءتفاهم شود.
  • 💥

    توقع بی‌جا از شریک زندگی:

    داشتن توقعات غیرواقعی از شریک زندگی‌مان می‌تواند باعث ایجاد نارضایتی و حس عدم شناخت شود.
  • 💥

    عدم مراجعه به مشاور:

    در صورت وجود مشکلات جدی، عدم مراجعه به مشاور می‌تواند باعث تشدید مشکلات و ایجاد فاصله بیشتر شود.

شناخت این عوامل و تلاش برای رفع آنها می‌تواند به بهبود رابطه و ایجاد احساس شناخت و صمیمیت بیشتر کمک کند. با صرف زمان و انرژی برای شناخت بهتر یکدیگر، می‌توانید رابطه‌ای قوی‌تر و رضایت‌بخش‌تر بسازید.

رابطه زناشویی

1. عدم صراحت در بیان نیازها و خواسته‌ها

خیلی وقت‌ها انتظار داریم شریک‌مان خودش بفهمد چه چیزی می‌خواهیم یا چه احساسی داریم. در حالی که، بدون بیان واضح و صریح، این توقع غیرمنطقی است. فرض بر اینکه او ذهن‌خوان نیست، بهترین راه حل است. به جای اینکه بگوییم “تو هیچ وقت به من توجه نمیکنی”، سعی کنیم بگوییم “دلم می‌خواد بیشتر وقت با هم بگذرونیم. میشه آخر هفته یه برنامه بریزیم؟”. با بیان دقیق نیازها، احتمال درک شدن و برآورده شدن خواسته‌هامون رو افزایش میدیم. این کار باعث میشه از سوء تفاهم ها و دلخوری های بی مورد جلوگیری بشه. شاید نیاز باشد کمی تمرین کنید تا بتوانید به درستی خواسته هایتان را بیان کنید. این تلاش ارزشش را دارد.

2. ترس از آسیب‌پذیری و نشان دادن خود واقعی

گاهی اوقات برای محافظت از خودمان، لایه‌هایی دور خودمان می‌کشیم و از نشان دادن آسیب‌پذیری‌هامون به شریک‌مان می‌ترسیم. این ترس باعث میشه نتونیم به طور کامل خودمون باشیم و شریک‌مون نتونه ما رو به درستی بشناسه. ممکنه از طرد شدن، قضاوت شدن یا سوء استفاده شدن بترسیم. اما بدون آسیب‌پذیری، صمیمیت عمیق امکان‌پذیر نیست. آسیب‌پذیری به معنی ضعیف بودن نیست، بلکه به معنی شجاعت داشتن برای نشون دادن خود واقعی است. سعی کنید کم کم لایه های محافظتی خودتون رو کنار بگذارید و به شریکتون اعتماد کنید. این کار باعث میشه رابطه تون عمیق تر و صمیمی تر بشه. به خودتون زمان بدید و صبور باشید. رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران

3. انتظارات غیرواقعی از رابطه

ممکنه بر اساس فیلم‌ها، کتاب‌ها یا تجربیات دیگران، انتظارات غیرواقعی از رابطه‌مون داشته باشیم. این انتظارات غیرواقعی باعث میشه از شریک‌مون ناراضی باشیم و فکر کنیم اون ما رو درک نمیکنه. هیچ رابطه‌ای کامل نیست و همه رابطه‌ها چالش‌های خودشون رو دارن. به جای کاملا مطلوب‌گرایی، سعی کنید واقع‌بینانه به رابطه‌تون نگاه کنید. تفاوت های شریکتون رو بپذیرید و برای حل مشکلات با هم تلاش کنید. روی جنبه های مثبت رابطه تون تمرکز کنید. با قدردانی از داشته ها، دیدگاهتون نسبت به رابطه تغییر می کنه.

4. عدم همدلی و درک دیدگاه شریک

ازدواج - رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت، علاقه - روانشناسی مهارت های ارتباطی دختران و پسران گاهی اوقات فقط به دیدگاه خودمون توجه می‌کنیم و سعی نمی‌کنیم خودمون رو جای شریک‌مون بگذاریم و دنیا رو از دید اون ببینیم. این عدم همدلی باعث میشه نتونیم نیازها و احساسات اون رو درک کنیم. همدلی به معنی موافق بودن با شریک نیست، بلکه به معنی تلاش برای درک دیدگاه اون است. وقتی شریکتون داره صحبت میکنه، با دقت گوش کنید و سعی کنید احساساتش رو درک کنید. ازش سوال بپرسید و بخواید بیشتر توضیح بده. نشون بدید که به حرفاش اهمیت میدید. با همدلی، می تونید ارتباط عمیق تری با شریکتون برقرار کنید. این کار باعث میشه اون احساس کنه دیده و شنیده میشه.

5. تغییرات در زندگی و اولویت‌ها

با گذشت زمان، زندگی ما تغییر میکنه و اولویت‌هامون عوض میشه. ممکنه این تغییرات باعث بشه از هم دور بشیم و دیگه همدیگه رو به خوبی نشناسیم. باید با هم صحبت کنیم و از تغییرات همدیگه آگاه بشیم. سعی کنیم با شرایط جدید خودمون رو وفق بدیم و رابطه‌مون رو با توجه به این تغییرات تنظیم کنیم. با حفظ ارتباط و صمیمیت، می تونیم در کنار هم رشد کنیم. تغییر لزوما به معنی پایان رابطه نیست، بلکه میتونه فرصتی برای رشد و تکامل باشه. مهم اینه که با هم همراه باشید و از همدیگه حمایت کنید. این همدلی باعث میشه قوی تر از قبل به هم نزدیک شوید.

6. مشکلات حل نشده و رنجش‌های انباشته شده

وقتی مشکلات رو حل نشده باقی می‌گذاریم و رنجش‌ها رو انباشته می‌کنیم، یک دیوار بین خودمون و شریک‌مون می‌سازیم. این دیوار باعث میشه نتونیم به درستی با هم ارتباط برقرار کنیم و همدیگه رو بشناسیم. بهتره مشکلات رو در اسرع وقت و به طور سازنده حل کنیم. از انباشته کردن رنجش ها خودداری کنیم. با بخشش و گذشت، می تونیم از این دیوار عبور کنیم. صحبت کردن با صداقت و صریح میتونه به حل مشکلات کمک کنه. از یک مشاور متخصص هم می‌توانید کمک بگیرید. حل مشکلات قدیمی، راه را برای شناخت بیشتر هموار می کند.

7. الگوهای ارتباطی ناسالم

بعضی از ما الگوهای ارتباطی ناسالمی رو از دوران کودکی یا روابط قبلی با خودمون حمل می‌کنیم. این الگوها باعث میشه نتونیم به طور موثر با شریک‌مون ارتباط برقرار کنیم و همدیگه رو درک کنیم. مثلا ممکنه پرخاشگر باشیم، منفعل باشیم، یا از ارتباط اجتناب کنیم. شناسایی این الگوها و تغییر اونها می‌تونه به بهبود رابطه کمک کنه. با کمک یک درمانگر میتونیم این الگوها رو شناسایی و تغییر بدیم. تغییر الگوهای ناسالم نیازمند صبر و تمرین است. اما این تلاش ارزشش را دارد. با بهبود الگوهای ارتباطی، می‌توانید یک رابطه سالم و رضایت بخش داشته باشید.

8. عدم صرف زمان کافی با هم

در زندگی‌های پرمشغله امروزی، گاهی اوقات فرصت کافی برای وقت گذراندن با شریک‌مون رو نداریم. این عدم ارتباط باعث میشه از همدیگه دور بشیم و دیگه همدیگه رو به خوبی نشناسیم. باید برای رابطه‌مون وقت بگذاریم و برای با هم بودن برنامه ریزی کنیم. این وقت میتونه به سادگی صحبت کردن در مورد روزی که گذروندیم باشه. یا میتونه یک سفر کوتاه یا یک شب بیرون رفتن باشه. مهم اینه که با هم وقت بگذرونیم و از بودن در کنار هم لذت ببریم. این کار باعث میشه ارتباطمون قوی تر بشه و همدیگه رو بهتر بشناسیم. زمان با هم بودن، فرصتی برای شناخت دوباره هم است.

9. عدم حمایت عاطفی

همه ما در زندگی به حمایت عاطفی نیاز داریم. وقتی شریک‌مون از ما حمایت عاطفی نمیکنه، احساس تنهایی و نارضایتی می‌کنیم. حمایت عاطفی به معنی گوش دادن به حرف‌های شریک‌مونه، همدلی کردن با اون، و نشون دادن اینکه بهش اهمیت میدیم. وقتی شریک‌مون حمایت عاطفی ما رو احساس میکنه، احساس امنیت و ارزشمندی میکنه. این کار باعث میشه رابطه مون قوی تر و صمیمی تر بشه. حمایت عاطفی، پایه و اساس یک رابطه سالم است. با حمایت از شریکتون، بهش نشون میدید که در کنارش هستید. این کار باعث میشه او احساس کند که شما را به خوبی می شناسد.

10. تفاوت در سبک‌های ابراز عشق

گری چاپمن در کتاب «پنج زبان عشق» توضیح می‌دهد که افراد مختلف به شیوه‌های متفاوتی عشق را ابراز و دریافت می‌کنند. اگر زبان عشق شما و شریک‌تان متفاوت باشد، ممکن است احساس کنید که او شما را درک نمی‌کند، حتی اگر او واقعاً به شما عشق بورزد. زبان های عشق شامل کلام تایید، وقت با کیفیت، دریافت هدیه، خدمت و تماس فیزیکی می شوند. سعی کنید زبان عشق خود و شریکتان را بشناسید. با ابراز عشق به زبان او، می‌توانید به او نشان دهید که بهش اهمیت می دهید. این کار باعث میشه او احساس کند که شما را می شناسد و دوست دارد. درک زبان عشق، کلید داشتن یک رابطه موفق است. با یادگیری زبان عشق، می‌توانید به شریکتان نزدیک تر شوید.

11. مقایسه رابطه با دیگران

مقایسه رابطه‌مون با روابط دیگران می‌تونه سمّی باشه. هر رابطه‌ای منحصر به فرده و چالش‌های خودش رو داره. وقتی رابطه‌مون رو با دیگران مقایسه می‌کنیم، ناخودآگاه انتظارات غیرواقعی برای خودمون ایجاد می‌کنیم و از رابطه‌مون ناراضی می‌شیم. به جای مقایسه، روی نقاط قوت رابطه‌تون تمرکز کنید. قدر داشته‌هاتون رو بدونید و برای بهبود رابطه‌تون تلاش کنید. هر رابطه، سفر منحصر به فردی است. از سفر خود لذت ببرید. به جای نگاه کردن به چمن های سبزتر دیگران، به باغ خود رسیدگی کنید. با مقایسه نکردن، می‌توانید از رابطه خود لذت ببرید.

12. عدم پذیرش تفاوت‌های فردی

همه ما انسان‌های متفاوتی هستیم و دیدگاه‌ها، علایق و نیازهای متفاوتی داریم. وقتی تفاوت‌های فردی شریک‌مون رو نمی‌پذیریم و سعی می‌کنیم اون رو تغییر بدیم، باعث ایجاد تنش و ناراحتی در رابطه می‌شیم. به جای تلاش برای تغییر شریک‌تون، سعی کنید تفاوت‌هاش رو بپذیرید. بهش احترام بگذارید و اجازه بدید خودش باشه. تفاوت ها میتوانند رابطه را غنی تر کنند. با پذیرش تفاوت ها، می‌توانید یک رابطه سالم و پایدار داشته باشید. احترام به تفاوت ها، نشانه عشق و پذیرش است. این پذیرش، باعث می شود شریکتان احساس کند شما او را به خوبی می شناسید.

13. عدم گوش دادن فعال

گوش دادن فعال به این معنیه که نه تنها به حرف‌های شریک‌مون گوش بدیم، بلکه سعی کنیم احساسات و نیازهاش رو هم درک کنیم. وقتی فعالانه گوش نمیدیم، ممکنه حرف‌های مهمی رو از دست بدیم و سوء تفاهم ایجاد بشه. هنگام گوش دادن، ارتباط چشمی برقرار کنید، سر تکان دهید و از جملات تاکیدی استفاده کنید. سوال بپرسید و از شریک‌تون بخواید بیشتر توضیح بده. با این کار، بهش نشون میدید که به حرفاش اهمیت میدید. گوش دادن فعال، کلید درک بهتر شریکتان است. با تمرین گوش دادن فعال، می‌توانید ارتباط قوی تری با شریکتان برقرار کنید. این ارتباط، باعث می شود احساس کنید شما را به خوبی می شناسد.

14. قضاوت کردن و انتقاد مداوم

قضاوت کردن و انتقاد مداوم، جوّ منفی در رابطه ایجاد میکنه و باعث میشه شریک‌مون احساس نارضایتی و بی‌ارزشی کنه. وقتی دائم از شریک‌مون انتقاد می‌کنیم، اون از نشون دادن خود واقعی‌اش می‌ترسه و دیگه به ما اعتماد نمی‌کنه. به جای انتقاد، سعی کنید نقاط قوت شریک‌تون رو ببینید و ازش قدردانی کنید. اگر انتقادی دارید، اون رو به طور سازنده و با لحنی مهربانانه بیان کنید. سعی کنید به جای تمرکز بر اشتباهات، راه حل ارائه بدید. انتقاد سازنده، می‌تواند به رشد و بهبود رابطه کمک کند. با کاهش قضاوت و انتقاد، می‌توانید یک رابطه مثبت و حمایت کننده ایجاد کنید. این کار باعث می شود شریکتان احساس کند که شما او را به خوبی می شناسید و دوست دارید.

15. عدم حفظ حریم خصوصی یکدیگر

حفظ حریم خصوصی یکدیگر در یک رابطه بسیار مهم است. هر فردی نیاز به فضای شخصی و زمانی برای خودش دارد. وقتی به حریم خصوصی شریک‌مون احترام نمیگذاریم، باعث ایجاد حس بی‌اعتمادی و خفگی در رابطه می‌شیم. به حریم خصوصی شریک‌تون احترام بگذارید و بهش فضا بدید. از چک کردن تلفن همراه یا خواندن پیام‌های شخصیش خودداری کنید. حفظ حریم خصوصی، نشانه احترام و اعتماد است. با حفظ حریم خصوصی، می‌توانید یک رابطه سالم و متعادل داشته باشید. این کار باعث می شود شریکتان احساس کند که شما به او اعتماد دارید و او را به خوبی می شناسید.

16. مشکلات جنسی حل نشده

رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران صمیمیت جنسی بخش مهمی از یک رابطه عاطفی است. اگر مشکلات جنسی حل نشده در رابطه وجود داشته باشد، می‌تواند باعث ایجاد تنش و نارضایتی شود. صحبت کردن با صداقت و صریح در مورد نیازها و خواسته‌های جنسی می‌تواند به حل این مشکلات کمک کند. در مورد نیازها و خواسته‌های جنسی خود با شریکتان صحبت کنید. اگر در این زمینه مشکل دارید، از یک مشاور متخصص کمک بگیرید. صمیمیت جنسی، می‌تواند رابطه عاطفی شما را تقویت کند. حل مشکلات جنسی، می‌تواند به بهبود کیفیت زندگی شما کمک کند. با صحبت کردن با صداقت، می‌توانید به یک رابطه جنسی رضایت بخش برسید. این رضایت، باعث می شود شریکتان احساس کند که شما او را به خوبی می شناسید و دوست دارید.

17. عدم تلاش برای شناخت علایق و سلایق جدید همدیگر

با گذشت زمان، علایق و سلایق ما ممکن است تغییر کنند. اگر تلاشی برای شناخت علایق و سلایق جدید همدیگر نکنیم، از هم دور می‌شویم و دیگر همدیگر را به خوبی نمی‌شناسیم. به علایق و سلایق جدید شریکتان توجه کنید. در مورد چیزهایی که برایش جذاب هستند سوال بپرسید. سعی کنید در فعالیت‌هایی که دوست دارد با او همراه شوید. با این کار، به او نشان می‌دهید که به او اهمیت می‌دهید و به رشد فردی‌اش احترام می‌گذارید. این تلاش، باعث می‌شود رابطه‌تان پویا و زنده بماند. شناخت علایق جدید، فرصتی برای شناخت دوباره هم است.

نمایش بیشتر

‫3 دیدگاه ها

  1. یه مدت فکر میکردم شریکم اصلا منو درک نمیکنه تا اینکه یک روز یه دفترچه برداشتم و همه احساساتم رو توش نوشتم. بهش گفتم بخونه. اون لحظه فهمیدم بعضی چیزا رو اصلا نگفته بودم و فقط توی ذهنم مرور کرده بودم 😅 یاد گرفتم که نباید انتظار ذهن خوانی داشته باشیم. گاهی حرفای نزده بینمون کوه میشه. یه اشتباه دیگه اینه که فکر کنیم همیشه باید توافق داشته باشیم؛ تفاوت سلیقه ها میتونه رابطه رو جذابتر کنه اگه بذاریم طرف مقابل خودش باشه. 🍃

  2. در روابط طولانی مدت، گاهی ما فراموش می کنیم که شناخت یک فرآیند مداوم است. دیدن همدیگر را بدیهی می گیریم و تصور می کنیم همان آدمی هستیم که پنج سال پیش بودیم. من در کارم بارها دیده ام زوج هایی که از دوری عاطفی شکایت می کنند، در حالی که حتی از تغییر علایق جدید طرف مقابل خود بی خبرند. بررسی های من نشان می دهد زوج هایی که هر شش ماه یک بار گفتگوی عمیق درباره تغییرات درونی شان دارند، صمیمیتشان تازه و زنده می ماند.

    ما درباره زبان عشق زیاد صحبت می کنیم، اما کمتر به زبان دشمنی توجه نشان می دهیم. بعضی رفتارها مانند چشم غره رفتن، سکوت های طولانی یا تمسخر ناخودآگاه، سد بزرگی برای شناخت واقعی می شوند. در یکی از مواردی که با آن مواجه شدم، زنی پس از هفت سال رابطه تازه متوجه شده بود که شوهرش از همان ابتدا با این حرکات احساس تحقیر می کرده، اما هرگز جرئت بیانش را پیدا نکرده بود.

    یک آزمایش ساده پیشنهاد می دهم: هفته ای یک بار، پنج دقیقه بدون وقفه به چشم های هم نگاه کنید. این کار ساده که در نگاه اول مسخره به نظر می رسد، می تواند پنجره ای به دنیای درونی طرف مقابل باز کند. من این روش را روی خودم امتحان کردم و متوجه شدم چقدر در طول روز مشغول نگاه کردن به صفحه موبایل هستیم، در حالی که چشمان همسرمان منتظر دیده شدن است.

    چیزی که در عمل ثابت کرده ام این است که شناخت واقعی در سکوت هم شکل می گیرد، نه فقط در گفتگو. نحوه واکنش شریک زندگی تان به یک فیلم غمگین، راه رفتنش هنگام استرس یا حتی نوع نگاهش به گلدان محبوبش همه نشانه هایی هستند که ما معمولا نادیده می گیریم. یادم می آید در یک جلسه مشاوره، مردی با تعجب می گفت تازه بعد از ده سال متوجه شده همسرش موقع ناراحتی انگشتانش را فشار می دهد. این نشانه ها زبان دوم رابطه هستند.

  3. در روانشناسی ارتباطات زوجین، یکی از عوامل کمتر دیده شده که باعث ایجاد احساس عدم شناخت متقابل می شود، رشد ناهمگون شخصیتی است. در تجربه بالینی، موارد بسیاری مشاهده شده که یکی از زوجین به سرعت در حال توسعه مهارت های فردی و اجتماعی بوده در حالی که دیگری در همان سطح اولیه باقی مانده بود.

    مسئله دیگر که در روابط بلندمدت مشاهده می شود، تفاوت در سرعت پردازش هیجانی است. برخی افراد نیاز به زمان بیشتری برای پردازش و بیان احساسات دارند که ممکن است توسط شریک زندگی اشتباه تفسیر شود. در یک مورد خاص، زنی تصور می کرد شوهرش او را درک نمی کند در حالی که مرد فقط نیاز به چند روز زمان داشت تا احساساتش را تحلیل کند.

    موضوع جالب دیگر، تفاوت در الگوهای یادگیری عاطفی است. بسیاری از زوج ها نمی دانند که یادگیری نشان دادن عشق به روشی که برای طرف مقابل قابل درک باشد، نیاز به تمرین آگاهانه دارد. این مهارتی است که مانند هر مهارت دیگری نیاز به توسعه دارد.

    در بررسی های انجام شده، یکی از عوامل مؤثر، ناتوانی در انتقال صحیح تغییرات ارزشی است. وقتی فردی تغییراتی در سیستم ارزشی خود ایجاد می کند اما آن را به درستی بیان نمی کند، شریک زندگی همچنان بر اساس ارزش های قدیمی با او تعامل می کند.

    تجربه نشان داده که برخی زوج ها از مفهوم “دانش ضمنی” در رابطه استفاده می کنند. آنها فرض می کنند همسرشان باید بدون بیان مستقیم، خواسته ها و نیازهایشان را بفهمد. این شیوه معمولاً به سوءتفاهم های زیادی منجر شده است.

    مطالعات حاکی از آن است که بین میزان خودآگاهی فرد و احساس شناخته شدن در رابطه همبستگی مستقیم وجود دارد. کسانی که خودشناسی بهتری دارند، معمولاً بهتر می توانند نیازها و احساسات خود را به شریک زندگی شان منتقل کنند. خواندن مطالب این سایت نشان داد که بحث خودشناسی در روابط زناشویی جای کار بیشتری دارد.

پاسخ دادن به سروش لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا